دامنی سبز پوشیده بودم ... و از سرِ همیشه... بر چهارراهِ رفتن...منتظرِ ایستادن بودم . حالا شما می گویید : مرگِ اولین صدای ایستاده ی جهانِ زنم؟ چه می دانم ! سالهاست اینجایم ... درست همین جا ... روبه روی این قلب... که می رود به تیرِ غیبِ آن مرد بخورد ... همین جا ! اینجا
No comments:
Post a Comment