SinaSerkani . شعر حرکت . سینا سِرکانی

عشق اتفاقی ست که زمانی دور از بوسه ی آفتاب و خدا رخ داده است

Sunday, March 05, 2006

sina serkani: از جلسات شعر

sina serkani: از جلسات شعر
نوشتار سینا سرکانی for: 12:05:00 PM
Email ThisBlogThis!Share to XShare to FacebookShare to Pinterest

No comments:

Post a Comment

Newer Post Older Post Home
Subscribe to: Post Comments (Atom)

My Blog since 2006.

My Blog since 2006.
sina serkani

دوستان شعرم


If you suddenly found out
that you are talking to a crowd
while no one around you
don't panic
you have become a poet
..If you suddenly fall
do panic
you are rising

خوش آمدید . Welcome note

خوش آمدید  .               Welcome note
sina serkani

---------------مبانی بحث

جهان ازآنِ کولیانی ست که رازِ فصل ها را
دریافته اند

شمعی که می بینی شکفته در صدایم/ نوری ست کز سمتِ دلِ دیوانه دارم

About Me

My photo
سینا سرکانی
تهران- - ونکوور, Tehran, Iran
شاعر/ نویسنده/ روزنامه نگار . متولد 21 آذر/ همدان. کتابها : در غربت صدا- پشت پرچین باغ- جای پای آدم برفی و رقص آفتابگردان در شعر. فصلِ گم شده در قصه. .... از پیش از انقلاب در خارج از ایران زندگی می کند . سردبیر مجله های گام و شباهنگ (مونترال) نشانی ( ونکوور) شهرما (تورنتو) همچنین بنیانگذار و مدیر "خانه ایران" در ونکوور . . مدتی در صلیب سرخ فعالیت داوطلبانه داشته . در دانشگاه آتن جامعه شناسی خوانده. عکاسی در مونترال . در فلوریدا سینما و تلویزیون خوانده و انجام داده . به زبانهای انگلیسی /فرانسه / و حدی یونانی مسلط و اکنون یک از فعالیت های او معلمی و او از فعالان محیط زیست است
View my complete profile

احوالِ من

.من و آه و خدا... به مکتوب های مقدس ... پشت کرده ایم .
پیکی از جانب چاپاری از شدن به شتاب... دفتر شعر های مرا... خط زده است .
خوابِ پریشانِ چشمهای ویرانم... دوباره به سرخِ سینه ی امشب...
جوابی از رجِ رد زده است.

تو نیستی تا از با تو بگویم... تو نیستی تا.

.
کمی دورتر از این رودخانه / آدم چقدر دل دارد دریا بزند . این اقیانوس که می گویند / کی راه می افتد ؟ . نشانی ی کوچه ی پروانه کجاست .؟ شمع آوردم

*
....
و چشمهاش که سرزمینِ اندوهِ آدمی ست
8
.
نقطه آغازِ اتفاقی ست که می افتد.
*
" 1- When you spread an anger,
a flower dies.
when an smile shine;
a bloom will fly .
...

*
آدم از طریق هنر با جهان به حرف می آید.
جهان در حد انسان به تعریفی از گریز می
رسد.
عشق تلاش شومِ آدم در تصرف کمالِ جهان است
*
هنر وحشتی از سرِ مهربانی ست... که از ترسِ دروغِ جهان ... به زیبایی پناه برده است
ا

... که شیطان را فریب دادم و خدا را از بهشت راندم .چی
*
من اتفاقی ست که بطور کاملن اتفاقی وارد اتفاق ها می شود تا از اتفاقی تازه سردربیاورد.
کلمه ها در هیچ معنا نیستند / آنان تنها برای گم کردن احوالِ حواسِ آدم آمده اند. ...
*
بی قاعده و با قاعده هردو در یک معنی اند.
در کار جهان هیچ یک از این سه در وجود نیست.
/ تا نبینی نمی بینی
*
life is a combination of lies;
and the river of the truth.
زیرا عشق حقیقت دارد و خدا فرستاده ی اوست
*
... که شیطان را فریب دادم و خدا را از بهشت راندم
*
اوست که من است
*
فردیت تنها در بازگشت به جمعیت است که در معنا می افتد
*

زیر آفتابِ قشنگ ترین جای عالم چندگاه منتظر می مانی تا از سفرِ سایه برگردم
*
عشق تلاشِ شُوم آدم در تصرفِ کمالِ جهان است

.............................. a discution betwen beauty & pain


زیرا عشق حقیقت دارد و خدا فرستاده ی اوست

اگر نمی دیدم عشق
فضیلتی ست لبریزِ رفتارِ خدایان
می گفتم پیامبری رُخ داده است
که از جانبِ هیج می آید
و رسالتش انکارِ خدایان است


کمالِ عقل عشق

درویش دلش خالی از انفاس جهان است
نوری ست که در هیچ توان دید نشانش
مرغی که گواه سرِ شوریده دلش بود
پا در قفسِ عادت خاموش نهادش
sb

آرشیو مطالب پیش

  • August (2)
  • April (1)
  • November (1)
  • October (2)
  • March (1)
  • January (1)
  • September (2)
  • August (1)
  • June (1)
  • December (2)
  • October (1)
  • September (1)
  • August (2)
  • July (1)
  • May (7)
  • April (5)
  • March (11)
  • February (3)
  • November (2)
  • May (1)
  • April (2)
  • March (1)
  • February (1)
  • May (1)
  • March (2)
  • January (4)
  • December (4)
  • August (2)
  • May (3)
  • March (10)
  • February (4)

1391 ! 2012 ؟

نیایش باران

و نیایش می کنم که نیایند... مگر به چشمِ بصیرت.
و نخواهند... مگر به جانِ قناعت .
و نگویند... مگر به زبانِ حقیقت.
و نیایش می کنم

انسان موجودی ست متحیر و قابل اجرا . آدم حقیقتِ فریبی ست در معنا


شبی گرم و فروزان دارم امشب ...
سکوتِ خالصِ جان دارم امشب /
گُمانم بیش وُ کم یک مشت گنجشگ
... درونِ سینه مهمان دارم امشب
درس 6
: .
زبان تنها در دیدار عاشقانه است که از دریافتِ حرکت سر درمی آورد .
هیچ از این جهان از حقیقت نیست جز عشق .

عشق ها عکس هایی اند که نمی گیریم

شعر یعنی

معاصر رودها"ا" : شعر حرکت

Life is a combination of lies and the river of the truth .
Education sours :
برای جاودانگی باید تمام خودت را بدهی با این اندیشه که بعد از تو سياراتي در این هستی به کشف معمای آدم اتفاق می کنند
*
شعر حفر چاهی ست به معدنِ الماس
*
عشق افیون آدم هاست ...
*
... هنر وحشتی از سرِ مهربانی ست که از ترس دروغِ جهان به زیبایی پناه برده است
ن
..
عشق تلاش شوم آدم در تصرف کمال جهان است

Awesome Inc. theme. Powered by Blogger.